Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-01@11:21:25 GMT

مشکلات امروز سینمای ایران از دهه 50 تغییر نکرده است

تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۰۲۴۰

مشکلات امروز سینمای ایران از دهه 50 تغییر نکرده است

خبرگزاری فارس ـ گروه سینما: تجربه یکی از مهم‌ترین عوامل مدیریت هر مجموعه‌ای است، نکته‌ای که اگر نگارش و جمع‌آوری شود می‌تواند چراغ راهی برای مدیریت هر مجموعه ای باشد.سینما هم از این قاعده مستثنی نیست، هنر هفتم از بعد انقلاب تا کنون فراز و نشیب بسیاری داشته و تاریخ‌نگاری‌اش می‌تواند فارغ از جذابیت‌های ژورنالیستی کمک بزرگی برای مدیریت امروز سینما باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مجموعه نشست‌های «بر سینمای ایران چه گذشت؟» با محوریت مستندی با همین نام و برای تاریخ‌نگاری سینما با حضور سینماگران مطرح برگزار شد.

به همین دلیل با هادی فیروزمندی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی سوره که متولی برگزاری این نشست‌ها است گفت‌وگو کردیم تا از چند و چون شکل‌گیری آن‌ها مطلع شویم.

فارس: مجموعه مستند «بر سینمای ایران چه گذشت؟» بهانه‌ای شد برای تشکیل سلسه‌ نشست‌هایی با همین نام، در رابطه با هدف از تشکیل این نشست‌ها از دور اولی که آغاز شد بگویید. شروع پیشنهاد برای برگزاری این برنامه از جانب چه کسی بود؟

سازمان سینمایی سوره در بخش مربوط به ساخت مستندها یعنی مجموعه مرکز مستند سوره یک پروژه‌ مستندی از را حدود ده سال پیش آغاز کرده بود، و این پروژه صرفا با ضبط مصاحبه از تاریخ شفاهی سینمای ایران شروع شد و در گفت‌وگو با چهره‌های مطرح سینمای ایران به تاریخ شفاهی سینما ایران می‌پرداخت که این مستند به همت آقای شهرام میراب‌اقدم تهیه‌کنندگی و کارگردانی شده است، هر چه رفته‌رفته جلوتر رفت مجموعه‌ این گفت‌وگوها به یک سند دسته‌جمعی بزرگی از مصاحبه‌ها با بزرگان سینمای ایران تبدیل شد‌، مخصوصا که در دوران کرونا هم تعدادی از این عزیزان از میان ما رفتند.

به مرور یک سند قابل‌توجهی شد و حول‌و‌حوش یکی دو‌سال پیش به نسخه اولیه از یک مجموعه هشت قسمتی که تقریباً تاریخ سال 57 تا انتهای دوره دولت آقای خاتمی را مرور کرده بود رسیدیم.این مستند مدت‌ها بود که آماده شده بود اما برنامه مشخصی برای نمایش وجود نداشت، بعد‌ از‌ اینکه مراحل اصلاح نهایی کار انجام شداز سال گذشته این برنامه‌ریزی را انجام دادیم که همزمان روز سینما بتوانیم فرصت نمایش این کار فراهم کنیم.

نکته‌ مهمی که ما در بازبینی این اثر به آن رسیدیم و درواقع بخش روابط‌عمومی سازمان سینمایی این بود بیش از هر چیز این مستند حاوی گزاره‌ها و انگاره‌های مهم ژورنالیستی و خبری در حوزه‌ تاریخ سینمای ایران است و ظرفیت باز کردن شرایط گفت‌وگو درباره جریان‌های تاریخ سینمای ایران را دارد.

به همین بابت در‌واقع یکی از اقدامات اصلی که به نظر رسیده می‌تواند در‌کنار عرضه این مستند فراهم باشد یک سلسله نشست‌هایی بود که این مستند بهانه‌ اصلی آن بود اما در حاشیه‌ آن، مخصوصاً به این دلیل که یک فاصله‌ معناداری هم از سال‌های ابتدایی انقلاب گرفتیم می‌شود مروری کنیم برای جریان‌شناسی فضا گفتمانی حاکم بر مدیریت سینمای ایران در این 30، 40 سال و از این بابت این مساله را به عنوان یک پیشنهاد از طرف خودمان با امیر قادری مطرح کردیم.

فارس: تا چه میزان دغدغه شخصی امیر قادری به شکل‌گیری این جلسات کمک کرد؟

به نظرم دغدغه و نگاه ایشان هم کنار کار اضافه شد و همراه باشد با این ایده. ایشان هم در درجه‌ اول مستند را دید و چون این روزها تمرکز اصلی ایشان روی سینمای جهان است بعد از تماشای مستند علاقه‌مند شد و دغدغه‌مند بود که این مساله را به شکل موشکافانه باز کنیم. از همین بابت رسیدیم به سلسله نشست‌هایی که درواقع نام آن هم برگرفته‌شده از همین مجموعه مستند و در قالب دو دور نشست چهار جلسه‌ای، که هر جلسه یکی از قسمت‌های مستند پخش شود و بعد زمینه‌ میزگردی فراهم شود که حول محور آن گفت‌وگو انجام می‌شود.

فارس‌: افراد حاضر در این نشست را با توجه به چه ویژگی‌هایی انتخاب می‌کردید؟

خود مستند هم شامل گفت‌وگوهایی با بیش از پنجاه چهره سینمایی است که همه این فراد یا بخشی از آن‌ها طبیعتا خودشان می‌توانستند گزینه‌هایی بشوند برای‌اینکه در این نشست‌ها حضور داشته باشند تا هم مفصل‌تر به اصل موضوع پرداخت و یک مقداری هم با محوریت سینما گفت‌وگو کرد.

از میان میهمان‌های برنامه بعضا شخصیت‌هایی بودند که چون در مستند هم حاضر بودند و خودشان در جریان مباحث بودن و می‌توانستند در فرصت این گفت‌وگو شرکت کنند. درعین‌حال یک پیشنهادهایی هم امیر قادری و تیم طراحی ما هم داشتند از کسانی که در مستند حضو ندارن و با اضافه شدن به ترکیب نشست می‌توانند یک نگاه تازه‌ای مغفول مانده را ایجاد کند.

ما سعی کردیم در هر نشست‌ افراد و فیلم‌سازان تاثیرگذاری‌ و بدنه‌ مدیران تاثیرگذار آن دوره را نگه داریم و هر نفر را از فضای مورد بررسی دعوت کنیم، یعنی افرادی که چه از مدیران سینمایی و چه از فیلمسازان دوره گذر از قبل به بعد از انقلاب را تجربه کرده بودند و چه کسانی که جلوتر از آن دوران اصلاحات و سازندگی را تجربه کرده بودند؛ درعین‌حال سعی کردیم که تا جای ممکن از نگاه روز هم بهره ببریم یعنی مثلاً از افراد سینمادار، پخش‌کننده، سینماگر و مدیران وقت سینمایی که بالاخره یک نگاه تازه‌ای و  به‌روزی دارند و می‌توانند یک با یک لانگشات از امروز به گذشته نگاه کنند را هم دعوت کردیم.

فارس: گفتید نشست‌ها متناظر با مستند طراحی شده است، مستند «بر سینمای ایران چه گذشت؟» هم که 8 قسمت داشته و برای تمامی قسمت‌ها نشستی برگزار شده است،‌ این یعنی این نشست‌ها دیگر برگزار نمی‌شود؟ برنامه‌ای برای ادامه آن‌ها ندارید؟

ببینید ایده‌ اولیه این بود که متناسب با مستند جلو برویم،‌ البته مستند به همین قسمت‌ها محدود نشده و فصل‌های جدید این مستند همزمان با به سرانجام رسیدن این دور از نشست‌ها در حالی تولید است و تیم تولید این مستند را برای دوره آقای احمدی‌نژاد و دهه نود و دو دولت آقای روحانی تولید می‌کنند و همین الان هم در حال تصویربرداری گفت‌وگوهای آن هستند.

اما به سرانجام رساندن این مجموعه مستند احتمالا مثلاً به یکی دو‌سال آینده ما ختم می‌شود. این نشست را متوقف به سرانجام رسیدن آن نکردیم و با ادامه برگزاری این دو دوره نشست‌ها تقریباً این ایده برای ما قطعی است که این نشست‌ها را با توجه به موضوع خودشان و بدون مستند ادامه دهیم،‌ چون که مساله‌ اصلی  گفت‌وگویی که حول سینمای ایران شکل‌گرفته الان به خصوص با شرایط روز که سینما دارد می‌تواند مؤثر باشد.

فارس: تاثیر این نشست‌ها را فارغ از محتوا و افراد ناشی از چه چیزی می‌دانید؟

اجرای این ایده از سمت جایی مثل سازمان سینمایی سوره حوزه هنری که هم به عنوان یکی از کمپانی‌های تاثیرگذار درروند سینمای ایران از ابتدای انقلاب فعالیت کرده و هم به عنوان یک کنشگر صنعت امروز جایی بین دولت و بخش خصوصی ایستاده است، این مجموعه هم می‌تواند متولی این باشد که بحث شکل بگیرد، بدون‌اینکه سعی کند جهت‌گیری خاصی را دنبال کند.

فارس: عدم جهت‌گیری از هدف‌های اصلی برنامه بوده یا در طول برگزاری اتفاق افتاده؟بالاخره متولی حوزه هنری بوده و به‌نوعی در روایت‌نگاری تاریخ سینما جز ذینفعان به حساب می‌آید.

از ابتدای شکل گیری نشست‌ها از انتخاب ترکیب میهمانان تا نفس برگزاری دقیقا به دنبال همین بودیم که خیلی بیان جهت‌گیری خاصی نداشته نباشیم و تنها برای ایجاد مسیر گفت‌وگو با محوریت سینما تلاش کنیم. پرچم داری این موضوع قطعا موضوعیت بیشتری دارد تا الزاما بخواهیم روی یک موج و یک جریان در سینمای ایران بایستیم، بالاخره طبعا وقتی قرار باشد در مورد سینمای ایران بحث کرد بخشی آن از ممکن است باعث صحه گذاشتن بر عملکرد خود حوزه‌ هنری باشد و بخشی آن از ممکن است به نقد عملکرد مدیران وقت آن بپردازد.

ما فکر می‌کنم این بستر سلسله نشست‌ها را اگر ادامه بدیم با اعتمادی که بین در‌واقع فیلم‌ساز و هنرمند شکل‌گرفته و در این نشست‌ها حضور دارند و مباحث آن را دنبال می‌کنند، اتفاق مثبتی است و احتمالا ما در آذر ماه این نشست‌ها را ادامه بدهیم.

فارس: برنامه‌ای برای مکتوب کردن این برنامه‌ها و یا هر اقدامی برای ماندگاری آن‌ها دارید؟

ببینید ما احتمالا این مجموعه مستند از هفته‌ آینده در پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی عرضه خواهد شد، در‌ واقع با سکوهای انتشار مذاکره شده و احتمال زیاد هفته آینده عرضه می‌شود.همزمان با اکران این مستند نشست‌های آن هم برگزار شده این نشست‌ها به صورت کامل ثبت و ضبط‌ شده است و به دنبال این هستیم که فایل ویدیویی تک تک این نشست‌ها را هم به همراه مستند در شبکه نمایش خانگی عرضه کنیم.

نکته‌ای هم که شما و در مورد مکتوب کردن پیاده‌سازی نشست‌ها گفتید، آن هم مسئله‌ای در دسترسی است که فکر می‌کنم شاید مثلاً بعد از برگزاری همه دوره‌ها به یک متن جامع‌تری برای این کار برسیم.هرچند در این فاصله یک مقدار ژونالیستی به این متن‌ها نگاه می‌شود و محتواها خبری‌ , رسانه‌ای‌تر آماده می‌شود ولی به نظرم آن نکته‌ مکتوب کردن این جلسات می‌تواند بعد از برگزاری همه‌ این چهار دوره که احتمالا بعد از این یک دوره دهه هشتاد و نود و ورود به سال 1400 را داریم قابل بررسی است.

فارس:‌ اگر بخواهیم یک ویژگی خاصی که این نشست‌ها داشته و می‌تواند به شرایط فعلی سینما کمک کند را بگوییم آن، چه چیزی است؟

درون این نشست‌ها در‌واقع از خود کنشگران ادوار سینما، فیلمسازان و افرادی کمک می‌گیریم که آن دوره تاریخی را لمس کردند و عمدتا کسانی هستند که علت تصمیم‌ها و علت این تغییر جهت‌ها و پیچش‌های مختلف در دوره‌های مختلف سینمای ایران را با خاطره، با قصه و با مسئله‌‌ای خودشان نقشی در آن داشتند بیان می‌کنند، این چیزی است که خیلی به درد امروز می‌خورد، تجربه است.

عمده‌ مسائلی که ما در سینمای امروز ایران با آن مواجه هستیم چیز تازه و پدیده‌های تازه‌ای نبوده و مسایلی هستند که چهل سال است با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم و بارها در این موقعیت‌ها و توسط دولت‌های مختلف و با مدیران مختلف مورد تست و آزمایش قرار گرفتند.

به‌نظرم وقتی امروز در رابطه با برخی مشکلات دهه‌های اخیر صحبت می‌کنیم، در سینما همچنان مسئله‌‌های جایگاه زن در سینما، فیلم خارجی، مخاطب، نسبت دولت و حاکمیت با بخش خصوصی، بحث ژانر در سینما و بسیاری دیگر از این موارد از دهه پنجاه مطرح بوده و تا امروز هم چالش است.

و چه‌بسا خیلی از این موارد در دوره‌های مختلف توسط افرادی که یا در مقام فیلمساز حاضر بودند و یا در تصدی مدیریتی در دولت با این مسائل روبه‌شدند، بیان این اتفاقات بیش از هر چیز ممکن خصوصیتی که دارد این است تجربه‌نگاری می‌شود و نظرشان اتفاقا راه حلی برای امروز سینما است.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سینمایی تاریخ سینما سازمان سینمایی نشست ها مجموعه مستند سینمای ایران گفت وگو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۰۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • «ایساتیس» پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه شد
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟